بدو بیا هر جور بخوای طنز وجود داره فقط نظر یادت نره یک خنده ی رومانتیک/بایه وبلاگ آنتیک پنج شنبه 91 تیر 1 :: 8:34 عصر :: نویسنده : کوثرجون
سلام بر تو
دقیقه شصت لیتر آب را تقسیم بر مجذور مربع میکنه، حالا بگو بقال محل ما چند سالشه؟
کردی. یادت میآید؟
لبو کوفت میکردم با بربری. ناگهان پدرت تو را با جفتک از خانه بیرون انداخت و
من مثل اسب به تو خندیدم، خیلی از دست من ناراحت شدی. ولی با عشق و علاگه به طرف من آمدی. خیلی محکم لگدی به شکم من زدی و رفتی. آن لگد را که زدی برق از چشمانم پرید و حسابی عاشقت شدم.
ندیدم. اول فکر کردم که شاید خانه تان را عوض کردید ولی بعدا فهمیدم درخت گیلاس را اشتباه آمده بودم. یک گاب عکس خالی روی میزم گذاشتم و داخل آن نوشتم ?عشگم? هروقت آن را میبینم به تو فکر میکنم و تصویر تو را به ذهن میآورم. اینم بگم که من بدجوری گیرتیم هااااااااا ! مثلا همین دیروز داداشم داشت به گاب نگاه میکرد، دو تا زدم تو سرشو بهش گفتم مگه تو خودت ناموس نداری به دختر مردم نگاه میکنی؟
و یک ساعت باهات درد دل میکنم و تو هم هی میگی ?مشترک مورد نظر در
شبکه موجود نمیباشد? من که میدونم منظورت از این حرفا چیه!! منظورت
اینه که تو هم به من عشگ میورزی، مجه نه!؟
راستی خواستی بیای ده تا نون بربری هم سر راهت بجیر! شوخی دستی هم باهاش میکنم که حسابی اول زندگی باهم رفیق بشیم، راستی کله? بابت مثل نور افکن میمونه. بعد عروسی بهش بجو خیلی طرف خونه? ما پیداش نشه. من آدم کچل میبینم مزاجم بهم میریزه! یه دختر دیگه، فچر بد نکن! دختر داشت نگاهم میکرد منم تو رودرواسی جیر کردم گل رو دادم بهش، اونم لبخند ملیحی از ته روده اش به من زد. درسته دختره از تو خیلی خوشگل تر بود ولی چیکار کنم که بیخ ریش خودمی.
درست کنی حواست باشه، بی نمک بشه، بسوزه ، بد طعم بشه همچی لگدی بهت میزنم که نفهمی از من خوردی یا از خر!
نیومد به درک!
قوربان تو گضنفر
موضوع مطلب : طنز جالب آخرین مطالب پیوندها
آمار وبلاگ
|